در این بخش به نکات تکمیلی دوره های آموزش پروتز می پردازیم در این تصویر یک نمونه از اوردنچر است. زیر ساخت اوردنچر میتواند دارای اباتمنت های توپی باشد که اوردنچر روی آن فیکس میشود. فیکسچر ها به هم وصل میشوند و روی آنها اباتمنت قرار میگیرد. زمانی که فیکسچرها زوایای مختلفی دارند ما آنها را توسط بار به هم وصل میکنیم که نشست پروتز در یکجهت باشد. وقتی در جهات مختلف ما فیکسچر داریم پروتز نمیتواند در آنجا خوب بنشیند. زمانی که یک فکمان دارای بیدندانی کامل است و میخواهیم با ایمپلنت درمان کنیم باید حتما به فک مقابل توجه کنیم و ببینیم فک مقابل در چه شرایطی است اگر دندانهای خودش است یا بریج دارد روی دندانهایش یعنی ایمپلنت دارد که در واقع طرح درمان ثابت را دارد حتما باید در فک مقابل ما فیکس بریج کار کنیم ولی بهتر است که ما ا از لحاظ نیرویی دو فک را جوری کار کنیم که نیروها به شکل مساوی و نزدیک به هم وارد شوند. اگر فک مقابل را اوردنچر کار کنیم مرتبا آن دنچر ما میشکند زیرا دندانها و ایمپلنتهای ثابت نیروی بیشتری وارد میکنند در جویدن و باعث شکست دنچر میشوند. اما زمانی که فیکس کار میکنیم نیروها به یک اندازه وارد میشوند. اگر فک مقابل ما دنچر است فک مقابل را هم دنچر کار میکنیم. نیروها باید با هم متناسب باشند. اگر فک مقابل را فیکس کار کنیم دندانهای مقابل را میشکند بنابراین میآییم تا جایی که امکان دارد پروتزی کار میکنیم که نیروها را بهطور یکسان وارد کند.
نکات تکمیلی دوره های آموزش پروتز : قوانین ایمپلنت
یکی از قوانین ایمپلنت این است که برای بیدندانیهای کامل ایده آل این است که به ازای هر دندان از دست رفته یک ایمپلنت بگذاریم درست است که میتوانیم بریج هم کار کنیم برای سه دندان از دست رفته دو واحد قرار دهیم و بریج کنیم ولی ایده آل این است که به ازای هر دندان از دست رفته یک ایمپلنت گذاشته شود و در قدام فاصلهی مرکز بین ایمپلنت تا 6 میلیمتر و در خلف 9 میلیمتر باشد. این حالت ایده آل است.
ایمپلنت ها را به یکدیگر اسپلینت کنیم، زمانی که من دانشجو بودم میگفتند که به ازای هر دندان از دست رفته یک ایمپلنت گذاشته شود و تکتک برایشان روکش گذاشته شود ولی در حال حاضر و در کتابهای جدید میگویند که ایمپلنتها را به یکدیگر اسپلینت کنید این باعث تقویت استخوانسازی میشود. برای اسپلینت کردن هم قوانینی وجود دارد: در فک بالا اگر کل دندانها را ایمپلنت گذاشتهایم کل ایمپلنت هارا به هم اسپلینت کنیم یا اینکه توپیس کار کنیم یک سمت را از میدلاین اسپلینت کنیم تا انتها و سمت دیگر هم به همین ترتیب. یا میتوانیم سه تیکه انجام دهیم یعنی کانین تا کانین میشود یک بریج و دو طرف نواحی خلفی ما میشوند دو بریج. در فک پایین اصولی این است که سه تیکه کار کنیم. بهترین حالت است. چون در فک پایین موقعی که فشار وارد میشود انعطاف دارد ولی فک بالا ثابت است فک پایین به خاطر انعطاف روکشهایمان دباند میشود اگر بخواهیم یک تیکه کار کنیم. سه تیکه که کار میکنیم آن نیروها را میگیرد و باعث شکستن بریج نمیشود.

زمانی که بریج داریم ممکن است که 1-ایمپلنت به ایمپلنت بریج شده باشد. ممکن است 2-دندان به دندان بریج شده باشد. ممکن است 3-ایمپلنت به دندان بریج شده باشد. دو گزینهی اول مناسب است ولی گزینهی سوم بههیچوجه نباید انجام شود.
یک بیمار به ما مراجعه کرد و گفت 15 سال است که ایمپلنت داخل دهانش است و خیلی راضی بود. در فک بالا 6 پایه قرار داده بود که دوتای آن زیر قرار گرفته و اتصالی به روکشها ندارد. بریج بالا روی 4 ایمپلنت است. سه روکش کانتیلور شده است و فک پایین 2 پایه قرار داده و یکدندان خودش است و 5 تا کانتیلور شده است که کاملا غیراصولی است.

قوانین بعدی راجع به طراحی کراون است. ما بیشتر روی دندان کار میکنیم و زیاد آشنایی نداشته باشیم یک مقدار در طراحیها متفاوت است. بعضی از همکاران با دیدن روکش ایمپلنت به لابراتوار اعتراض میکنند که این چه روکشی است که ساختهای، در صورتی که یک سری قوانین داریم برای ایمپلنت، ما نمیتوانیم روکش ایمپلنت را شکل روکش دندان بسازیم. ما در ایمپلنت نباید کانتیلور داشته باشیم. یک سری استثنا وجود دارد که یک جاهایی میتوان انجام داد باید قوانین آن را بدانیم. یک موضوع دیگر این است که جراح فیکسچر را در پالاتال گذاشته است. در ادامه به توضیحاتی میپردازیم فرض کنید در قوس دندانی یک قسمت سانترال و قسمت لترال وجود دارد و یک سنترال را از دست داده است و یک لنترال دارد و بقیه دندانها را دارد. جراح فیکسچر را بسته به شرایط استخوان قرار میدهد ما اگر بخواهیم روکش را قرار دهیم، سطح لیبیالش پالاتاری تر از دندانهای مجاور قرار میگیرد و زیبایی ندارد. ناچاریم سطح لیبیال را هماهنگ کنیم با دندانهای مجاور. این فاصلهای که از فیکسچر میگیریم کانتیلور ایجاد میکند که این هم غیراصولی است. بنابراین در آن طراحیهای دیجیتال میتوانیم به جراح بگوییم که فیکسچر را در محل خاصی قرار بده تا من بتوانم روکشی به بیمار تحویل دهم که کانتیلور نشود و اصولیتر شود.
کانتیلور جایی است که پروتز زیرش ساپورت ندارد. فرض کنید بیمار یکی از دندانهایش را کشیده و داریم روکش میکنیم و پشت آن دندان ندارد و یک پونتیک اضافه کنیم که زیرش دندانی ندارد. در ایمپلنت هم همینطور است ما نمیتوانیم یکپایه ایمپلنت قرار دهیم و یک پونتیک اضافه کنیم.
بریج اصولی این است که ما دو دندان داشته باشیم که تراش خوردهاند و یک بریج روی آن قرار گیرد و یک پونتیک هم بین آن دو دندان باشد. اما اگر یک طرف پایه نداشته باشد و پونتیک روی لثه قرار گیرد و اتصال روی یک پایه باشد به این میگویند کانتیلور. حتی اگر روکش ما یک لبهی اضافی داشته باشد و فاصله را با کراون پر میکنیم وقتی نیرو وارد میشود زیرش هیچ بیسی وجود ندارد به دندان آسیب میزند. نیروها باید به صورت متعادل به ایمپلنت وارد شوند مخصوصا در یک سال اول که استخوان بالغ نیست نباید نیرو زیادی وارد شود. وقتی اتصال روی یک پایه باشد نیروهای الاکلنگی وارد میشود و باعث آسیب ایمپلنت میشود.

یک نکتهی دیگر که در طراحی روکش ایمپلنت وجود دارد این است که کاسپ ها نباید بزرگ و پرقدرت باشند در کراون دندان کاسپ ها را خیلی آناتومی فرم میدهیم ولی در کروان ایمپلنت کاسپ باید شیب مناسب داشته باشند و کوچکتر باشند که نیروی زیادی به ایمپلنت وارد نشود. هنگامی که کار را به بیمار تحویل میدهیم وقتی کاغذ کاربن میگذاریم و اکلوژن را چک میکنیم باید دندانها پررنگتر از ایمپلنتها باشد. در جویدن باید فشار اولیه روی دندانها بیاید سپس به ایمپلنت وارد شود تا آسیب نبینند. بیمار ایمپلنت را تا آخر عمر باید فالوآپ کنیم بعد از تحویل کار 3 و 6 ماه بعد 1 و 2 سال بعد مادامالعمر فالوآپش میکنیم و در این فواصل اگر نیاز به جرمگیری دارد حتما باید انجام شود به دلیل اینکه جرمها باعث التهاب لثه میشوند و ایمپلنتها عمرشان کوتاه میشود. اگر نیاز به رادیوگرافی بود حتما تهیه شود تا ایمپلنت دندان بررسی شود.
تهیه شده در گروه کلینیک دندانپزشکی مدرن نکات تکمیلی دوره آموزش پروتز ایمپلنت